تنها تعداد کمی از مردم بزرگی تغییراتی را که در آستانه وقوع است درک می کنند. این تغییرات هم هیجان انگیز هستند و هم ترسناک.
یکی از آنها دنیل دنت فقید بود، یکی از تأثیرگذارترین متفکران جهان انگلیسی زبان، همکار خالق فلسفه مدرن ذهن، که در یک جلسه غیررسمی کارشناسان، جایی که من، اگرچه کارشناس نبودم، اجازه حضور داشتم، از همه ما خواست تا هر کاری از دستمان برمی آید انجام دهیم تا به تصمیم گیرندگان هشدار دهیم.
با این حال، من نمی خواهم انقلابی را که تجربه می کنیم شیطان صفت جلوه دهم. به اعتقاد من، در طول زندگی ام هیچ چیز به اندازه هوش مصنوعی در قلمرو ذهن انسان هیجان انگیز نبوده است. ما با وسایل تکنولوژیکی به چیزی دست یافته ایم که هرمنوتیک (علم تفسیر متون) مدت ها آرزوی آن را داشت: ما خود زبان را به سخن گفتن واداشته ایم. اما اغلب، آنچه خود زبان باید بگوید چندان خوشایند نیست: OpenAI مجبور است صدها کارگر کم درآمد را در جنوب جهان استخدام کند تا تمایل طبیعی مدل زبان بزرگ به بیان ناسزاهای عصبانی، توهین و فحاشی را به طور اجباری سرکوب کند – لحن مودب و آرام چت بات که اکنون به خوبی شناخته شده است به فیلتر کردن زیادی نیاز دارد. ژاک لاکان حق داشت؛ زبان در اعماق خود تاریک و مستهجن است.
کشف های بزرگ بشریت همیشه به ما آموخته اند که ما در خانه خودمان ارباب نیستیم: کوپرنیک زمین را از مرکز عالم حذف کرد، داروین ایده ما انسان ها را در مورد خلقت الهی خراب کرد، فروید نشان داد که نه خواسته های خود را می شناسیم و نه آنها را کنترل می کنیم. تحقیر توسط هوش مصنوعی ظریف تر است اما به همان اندازه عمیق است: ما نشان داده ایم که برای فعالیت های فکری که عمیقاً انسانی می دانستیم، به ما نیازی نیست؛ آنها می توانند بر اساس آمار خودکار شوند، “حرف های بیهوده”، به تعبیر هایدگر، به معنای واقعی بدون ما می گذرد و معقول، باهوش، سطحی و دلسوز به نظر می رسد – و فقط در آن زمان ما واقعاً درک می کنیم که همیشه اینگونه بوده است: بیشتر اوقات، ما در حالت خلبان خودکار ارتباط برقرار می کنیم.
از زمانی که از مدل زبان بزرگ استفاده می کنم، واقعاً می توانم آن را درک کنم: من در یک رویداد اجتماعی هستم، گپ می زنم و ناگهان، با حساسیت به GPT، احساس می کنم روی زبانم که یک کلمه چگونه کلمه بعدی را صدا می کند، چگونه یک جمله به جمله دیگر منجر می شود، و من متوجه می شوم که این من نیستم که صحبت می کنم، نه من به عنوان یک فرد مستقل، بلکه خود مکالمه است که اتفاق می افتد.
البته، هنوز هم چیزی وجود دارد که دانیل کانمن آن را “سیستم ۲” می نامد، کار فکری واقعی، تولید خلاقانه بینش های اصلی و آثار واقعاً بدیع که احتمالاً هیچ هوش مصنوعی حتی در آینده نمی تواند از ما بگیرد. اما در قلمرو “سیستم ۱″، جایی که ما بیشتر روزهای خود را می گذرانیم و جایی که بسیاری از محصولات فرهنگی نه چندان درجه یک ایجاد می شود، کاملاً متفاوت به نظر می رسد. با هوش مصنوعی می توان پول زیادی به دست آورد، پولی در ابعاد کاملاً سورئال. بزرگترین بازار رشد دیجیتال در سال های آینده احتمالاً دوستان و شرکای مصنوعی خواهد بود. اگر به دنبال مدرک هستید، به قیمت سهام شرکت Replika نگاه کنید که دقیقاً در این زمینه تخصص دارد، یا به سام آلتمن، بنیانگذار OpenAI گوش دهید که در مصاحبه ای با نیویورک تایمز در نوامبر ۲۰۲۳ به ما اطمینان داد که به دلایل اخلاقی، علایق عاشقانه مجازی ایجاد نخواهد کرد، و فقط چند ماه بعد، شرکت او یک نسخه آزمایشی را ارائه کرد که شامل یک صدای زنانه جدید و عشوه گر برای ChatGPT بود که دقیقاً همان دوست دختری است که مردان جوان ناامن آرزو می کنند. محصول سرگرمی آینده: افراد مجازی که ما را به خوبی می شناسند، زندگی را با ما به اشتراک می گذارند، در مواقع غم و اندوه ما را تشویق می کنند، به شوخی های ما یا شوخی هایی که می توانیم به آنها بخندیم می خندند، همیشه در برابر دنیای بیرونی بی رحم در کنار ما هستند، همیشه در دسترس، همیشه قابل رد، بدون خواسته های خود، بدون نیاز، بدون تلاشی که برای حفظ روابط با افراد واقعی صرف می شود.
و اگر الان با انزجار سر تکان می دهید، از خودتان بپرسید که آیا واقعاً با خودتان صادق هستید، آیا دوست ندارید کسی داشته باشید که تماس های آزاردهنده را برای شما بگیرد، پروازها را رزرو کند، ایمیل هایی بنویسد که واقعاً به نظر می رسد شما آنها را نوشته اید و علاوه بر این، زندگی شما را با شما بحث کند، چرا عمه شما اینقدر با شما بد رفتار می کند و شما چه کاری می توانید برای آشتی با پسرعموی آزرده خود انجام دهید. حتی من که در مورد این فناوری هشدار می دهم دوست دارم از آن استفاده کنم.
و چه کسی برای همه اینها پول می دهد؟ زیرا به نظر می رسد که همراهان مجازی فقط در قلمرو جادویی هوا زندگی می کنند، اما در واقعیت آنها روی مزارع سرور عظیم هستند و هر تعاملی با آنها هزینه دارد. کسی باید آن را جبران کند. اگر کاربران نیستند، پس چه کسی؟ بنابراین، شما دوستان مجازی خواهید داشت که گاهی اوقات تبلیغات نیز می کنند. اگر سرماخوردگی دارید، دوستان یک دارو را توصیه می کنند و اگر سالم هستید، دوستان ناگهان خبره های شگفت انگیزی از ویسکی های خوب هستند. گاهی اوقات، چنین دوستی همچنین به طور قابل فهم و دلسوزانه توضیح می دهد که به چه کسی باید رای دهید، زیرا آنها مثلاً توسط یک شرکت هوش مصنوعی چینی ارائه می شوند؛ یا به سادگی به این دلیل که شرکت مورد نظر، مانند TikTok یا YouTube، از الگوریتمی به نام “الگوریتم تطبیقی” استفاده می کند که نحوه تولید بیشترین “تعامل” را پیدا می کند.
این مقاله اقتباسی از سخنرانیای است که در این ماه در برلین در جشن سیاست فرهنگی آلمان و با حضور اولاف شولتس، صدراعظم آلمان، ارائه شد.
Sora 2: نسل جدید تولید ویدئو و صدا با هوش مصنوعی OpenAI تازهترین مدل خود…
۱۰۰ فرد تأثیرگذار حوزه هوش مصنوعی از دید رسانه هوش مصنوعی سیمرغ هوش مصنوعی در…
ChatGPT Pulse آغازگر نسلی تازه از دستیارهای هوش مصنوعی است؛ این مدل از پاسخ به…
نقشه راه فریلنسرها برای تامین امنیت آینده شغلی در عصر هوش مصنوعی فهرست دسترسی سریعنقشه…
راهنمای راهاندازی مدل Grok 4 در Cursor با استفاده از xAI API مدلهای هوش مصنوعی…
مرورگرها مدتهاست فقط وسیلهای برای باز کردن وبسایتها بودهاند، اما حالا با معرفی مرورگر Genspark…