امروز افتخار داریم میزبان جناب دکتر حمیدرضا پوررضا، استاد برجسته و پژوهشگر بینالمللی در حوزه هوش مصنوعی و سیستمهای چندعاملی باشیم. دکتر پوررضا با سالها تجربه پژوهشی در مراکز علمی معتبر جهانی، نقش مهمی در توسعه فناوریهای نوین هوش مصنوعی و کاربردهای عملی آن در صنایع مختلف ایفا کردهاند.
در این گفتوگو به بررسی موضوعات کلیدی از جمله تأثیر هوش مصنوعی بر آینده علم و صنعت، چالشهای اخلاقی و فناورانه این حوزه، و اهمیت تعامل میان پژوهشهای دانشگاهی و پروژههای صنعتی خواهیم پرداخت. همچنین دکتر پوررضا مسیرهای راهبردی پیشروی پژوهشگران و سیاستگذاران برای بهرهگیری حداکثری از این فناوری تحولآفرین را نیز تشریح خواهند کرد

انگیزههای دکتر حمیدرضا پوررضا
- شما سالها در حوزه هوش مصنوعی و بهویژه یادگیری تقویتی و سیستمهای هوشمند فعالیت داشتهاید. چه عاملی باعث شد از ابتدا به این مسیر علاقهمند شوید و مهمترین انگیزه شما برای ادامه پژوهش در این حوزه چه بوده است؟
برای مشاهده پاسخ اینجا کلیک کنید.
پاسخ: علاقه من به حوزه هوش مصنوعی به دوران تحصیل کارشناسی ارشد در دانشگاه صنعتی امیرکبیر بازمیگردد؛ زمانی که درس پردازش تصویر را با استاد فرهیختهام، جناب آقای دکتر صفابخش، گذراندم. همانجا بود که متوجه شدم هوش مصنوعی میتواند دریچهای نو به درک و حل مسائل باز کند. البته در آن دوره، محدودیتهای تکنیکی و اقتصادی مانع از گسترش عملی این حوزه میشد. اما با پیشرفت سختافزارها، دسترسی به دادههای گسترده و توسعه الگوریتمهای نوین، کمکم این موانع برطرف شدند و شاهد بودیم که کاربردهای هوش مصنوعی روزبهروز گستردهتر شد.
مهمترین انگیزه من برای ادامه مسیر در این حوزه، همین توانایی بینظیر هوش مصنوعی در تبدیل ایدههای علمی به راهحلهای عملی بوده است. اینکه بتوانم بخشی از این تحول باشم و تحقیقات دانشگاهی را به سمت کاربردهای واقعی در صنعت و زندگی مردم سوق دهم، همواره محرک اصلی من بوده است.
هوش مصنوعی در زندگی روزمره
- خیلیها وقتی نام بینایی ماشین را میشنوند، آن را حوزهای پیچیده و صرفاً تخصصی تصور میکنند. اگر بخواهید ساده توضیح دهید، این فناوری چه کاربردهای ملموسی در زندگی روزمره مردم دارد؟ و آیا میتوانید نمونهای از پروژهای را بیان کنید که بهطور مستقیم با سلامت یا ایمنی جامعه در ارتباط بوده باشد؟
برای مشاهده پاسخ اینجا کلیک کنید.
اگر بخواهم ساده بگویم، بینایی ماشین تلاشی است برای اینکه ماشین همان کاری را انجام دهد که چشم انسان انجام میدهد: دیدن، تحلیلکردن و نتیجهگیری بر اساس تصویر. از آنجا که حدود ۸۰ درصد یادگیریها و تصمیمگیریهای ما به کمک بینایی صورت میگیرد، روشن است که افزودن چنین قابلیتی به ماشینها چه تحولی در زندگی روزمره ایجاد میکند.
کاربردهای بینایی ماشین بسیار متنوعاند: از تشخیص چهره در گوشیهای هوشمند گرفته تا سیستمهای رانندگی خودکار، کنترل کیفی محصولات در کارخانهها و حتی پایش محیط زیست. اما در حوزه سلامت و ایمنی، اهمیت آن دوچندان است. بهعنوان نمونه، در تشخیص بیماریهایی مانند رتینوپاتی دیابتی، چشمپزشک با مشاهده شبکیه قضاوت میکند. سالهاست پژوهشگران تلاش کردهاند این فرایند بصری را با الگوریتمهای ماشینی جایگزین کنند، و امروز میتوان گفت در بسیاری از موارد دقت ماشینها از پزشکان نیز فراتر رفته است.
مزیتهای اصلی استفاده از سیستمهای بینایی ماشینی در مقایسه با انسان را میتوان چنین خلاصه کرد:
- خستگیناپذیری: دقت بازرس انسانی بعد از نیمساعت کاهش مییابد، ولی ماشین بدون افت کیفیت کار میکند.
- کاهش خطا: میانگین دقت انسانی ۷۵ تا ۹۰% است، درحالیکه سیستمهای ماشینی به دقت بالای ۹۵% میرسند.
- سرعت بالا: انسان میتواند حدود ۲۰۰–۴۰۰ قطعه را در ساعت بررسی کند، اما ماشینها قادرند بیش از دههزار قطعه در ساعت را پردازش کنند.
- تشخیص جزئیات ریزتر: چشم انسان عیوب در حد ۵۰–۷۰ میکرومتر را میبیند، درحالیکه سیستمهای مبتنی بر بکارگیری دوربینهای صنعتی قادر به تشخیص عیوب ۵–۱۰ میکرومتر هستند.
- ثبات در تصمیمگیری: دو بازرس انسانی ممکن است نتایج متفاوتی بدهند، اما ماشین همیشه با دقت و ثبات یکسان عمل میکند.
بنابراین هر جا که ایمنی، سلامت یا کیفیت زندگی به مشاهده و دقت وابسته است، بینایی ماشین میتواند نقشی حیاتی داشته باشد؛ از پزشکی و داروسازی گرفته تا حملونقل و صنایع تولیدی.
چالشها و فرصتها
- کار با دادههای تصویری در حوزههایی مانند پزشکی یا حملونقل همواره با پیچیدگیهای زیادی همراه است. در مسیر تحقیقات خود، کدام چالشها یا موانع برای شما سختتر و جدیتر بودهاند؟
برای مشاهده پاسخ اینجا کلیک کنید.
پاسخ: هر حوزه کاربردی چالشهای منحصربهفرد خود را دارد. در پزشکی، از نظر تحقیقاتی شاید پیچیدگیها چندان بازدارنده نباشند، چرا که ذات پژوهش علمی همین است که موانع تکنیکی را رفع کند. اما مشکل اصلی زمانی آغاز میشود که بخواهیم یک دستاورد آزمایشگاهی را به محصولی واقعی و قابل استفاده در سیستم درمانی تبدیل کنیم. مسیر انتقال فناوری در پزشکی بسیار دشوار و طولانی است؛ از آزمونهای بالینی گرفته تا استانداردها و مجوزهای سختگیرانه. برای یک گروه دانشگاهی، عبور از این مسیر تقریباً ناممکن است و تنها با همکاری شرکتهای باتجربه و سرمایهگذار امکانپذیر میشود.
در حوزه حملونقل نیز چالش دیگری وجود دارد که بیشتر جنبه فرهنگی و سازمانی دارد: تاخیر در پذیرش فناوریهای نو توسط بهرهبرداران. حتی زمانی که یک فناوری کارآمد و اثربخش آماده است، مقاومت در برابر تغییر یا نبود زیرساختهای لازم باعث میشود پیادهسازی آن به تعویق بیفتد. این مسأله بهویژه در کشور ما بارز است و سبب میشود که فاصله ما با روند جهانی نوآوری بیشتر شود.
به طور کلی میتوان گفت که در پزشکی، مانع اصلی «مقررات و تجاریسازی» است و در حملونقل، مانع اصلی «فرهنگ پذیرش و اجرا». غلبه بر هر دو نیز تنها با همکاری میان دانشگاه، صنعت و سیاستگذاران امکانپذیر خواهد بود.
- بسیاری نگرانند که هوش مصنوعی در آینده باعث حذف بخش بزرگی از مشاغل شود. از نگاه شما، این نگرانی تا چه اندازه واقعی است و بنظر شما باید آن را بهعنوان تهدید قلمداد کرد یا فرصتی برای تحول در انجام کارها با سرعت و کیفیت بالاتر؟
برای مشاهده پاسخ اینجا کلیک کنید.
واقعیت این است که هوش مصنوعی بهطور قطع ساختار مشاغل آینده را دگرگون خواهد کرد. تاریخ نشان داده است که هر فناوری جدیدی ابتدا نگرانیهایی درباره از بین رفتن شغلها ایجاد کرده، اما در ادامه فرصتهای تازهای را نیز به وجود آورده است. تفاوت اساسی در مورد هوش مصنوعی این است که دامنه و سرعت این تحول بسیار وسیعتر از گذشته خواهد بود؛ بنابراین جامعه نیازمند آمادگی بیشتری است.
بله، برخی مشاغل سنتی بهتدریج حذف خواهند شد، اما همزمان مشاغل جدیدی در حوزههای داده، الگوریتم، طراحی سامانههای هوشمند و حتی اخلاق و قانونگذاری در حوزه فناوری به وجود میآیند. کلید اصلی، توانایی انطباق سریع است؛ کسانی که مهارتهای خود را بهروز کنند و آماده تعامل با فناوریهای نو باشند، نه تنها متضرر نمیشوند بلکه از فرصتهای تازه بهرهمند خواهند شد.
از نگاه من، هوش مصنوعی بیش از آنکه تهدید باشد، یک فرصت بزرگ است؛ فرصتی برای افزایش کیفیت زندگی، ارتقای بهرهوری و آزادسازی انسان از کارهای تکراری و طاقتفرسا. اما این فرصت تنها زمانی به ثمر مینشیند که همراه با مدیریت هوشمندانه، قانونگذاری دقیق و توجه به بعد انسانی آن باشد. به بیان دیگر، اگر افسار این فناوری در دست ما باشد، نه تنها تهدیدی نخواهد بود بلکه میتواند موتور محرک عصر جدیدی از نوآوری و خلاقیت باشد.
- ایران با بحرانهای زیستمحیطی بهویژه کمآبی مواجه است. به نظر شما هوش مصنوعی، بهویژه در زمینه بینایی ماشین و تحلیل دادههای محیطی – چه نقشی میتواند در مدیریت و پیشبینی منابع آبی ایفا کند؟ آیا شما یا تیمتان تجربهای در استفاده از دادههای ماهوارهای یا تصویربرداری برای پایش منابع طبیعی (مثل کشاورزی یا آب) داشتهاید و نتایج آن چه بوده است؟
برای مشاهده پاسخ اینجا کلیک کنید.
واقعیت این است که هوش مصنوعی بهطور قطع ساختار مشاغل آینده را دگرگون خواهد کرد. تاریخ نشان داده است که هر فناوری جدیدی ابتدا نگرانیهایی درباره از بین رفتن شغلها ایجاد کرده، اما در ادامه فرصتهای تازهای را نیز به وجود آورده است. تفاوت اساسی در مورد هوش مصنوعی این است که دامنه و سرعت این تحول بسیار وسیعتر از گذشته خواهد بود؛ بنابراین جامعه نیازمند آمادگی بیشتری است.
بله، برخی مشاغل سنتی بهتدریج حذف خواهند شد، اما همزمان مشاغل جدیدی در حوزههای داده، الگوریتم، طراحی سامانههای هوشمند و حتی اخلاق و قانونگذاری در حوزه فناوری به وجود میآیند. کلید اصلی، توانایی انطباق سریع است؛ کسانی که مهارتهای خود را بهروز کنند و آماده تعامل با فناوریهای نو باشند، نه تنها متضرر نمیشوند بلکه از فرصتهای تازه بهرهمند خواهند شد.
از نگاه من، هوش مصنوعی بیش از آنکه تهدید باشد، یک فرصت بزرگ است؛ فرصتی برای افزایش کیفیت زندگی، ارتقای بهرهوری و آزادسازی انسان از کارهای تکراری و طاقتفرسا. اما این فرصت تنها زمانی به ثمر مینشیند که همراه با مدیریت هوشمندانه، قانونگذاری دقیق و توجه به بعد انسانی آن باشد. به بیان دیگر، اگر افسار این فناوری در دست ما باشد، نه تنها تهدیدی نخواهد بود بلکه میتواند موتور محرک عصر جدیدی از نوآوری و خلاقیت باشد.
- با توجه به محدودیتهای زیرساختی و چالشهای مدیریت داده در ایران، شما چه راهکارهایی را برای عملیاتی کردن پروژههای بزرگ پیشنهاد میکنید؟ ؟ و بر اساس تجربهی شما، معماری داده و مدیریت مؤثر آن چگونه میتواند از بروز مشکلات پیچیده در آینده جلوگیری کند؟
برای مشاهده پاسخ اینجا کلیک کنید.
تجربه کاری نشان داده است که این مسأله یکی از حیاتیترین پیشنیازهای موفقیت در پروژههای بزرگ است. بدون معماری دادهی دقیق، حتی پیشرفتهترین الگوریتمها و سختافزارها هم به نتیجه مطلوب نخواهند رسید.
راهکارهایی که میتوان پیشنهاد کرد عبارتند از:
- زیرساخت یکپارچه داده: ایجاد بسترهایی که دادهها از منابع مختلف (مراکز صنعتی، پزشکی، دانشگاهی و دولتی) بهصورت هماهنگ جمعآوری و ذخیره شوند.
- استانداردسازی دادهها: استفاده از فرمتها و پروتکلهای مشترک برای جلوگیری از ناسازگاری و دشواری در تبادل داده.
- مدیریت چرخه عمر داده: از جمعآوری تا پردازش، ذخیرهسازی، اشتراکگذاری و در نهایت حذف امن دادهها.
- امنیت و حاکمیت داده (Data Governance): تعیین دقیق مالکیت داده، سطوح دسترسی و سیاستهای امنیتی برای جلوگیری از سوءاستفاده یا نشت اطلاعات.
- سرمایهگذاری روی نیروی انسانی متخصص: تربیت نیروهایی که علاوه بر دانش فنی، توانایی مدیریت و سازماندهی پروژههای دادهمحور را داشته باشند.
معماری داده خوب همانند نقشهی مهندسی برای یک ساختمان است؛ اگر از ابتدا با دقت طراحی شود، میتواند جلوی بسیاری از مشکلات پیچیده آینده را بگیرد، از اتلاف منابع گرفته تا کندی اجرا و حتی شکست کامل پروژه. به همین دلیل، توجه به این موضوع برای ایران، با توجه به محدودیتهای زیرساختی موجود، یک ضرورت است نه یک انتخاب.
- بسیاری از کشورهای منطقه در حال سرمایهگذاری جدی روی هوش مصنوعی هستند. ایران چه فرصتهایی دارد که اگر امروز روی آنها سرمایهگذاری کند، در آینده به مزیت رقابتی برسد؟
برای مشاهده پاسخ اینجا کلیک کنید.
هوش مصنوعی امروز بیش از هر زمان دیگری به توان سختافزاری وابسته است. در سطح جهانی، شرکتهایی که دسترسی به پردازندههای قدرتمند و زیرساختهای ابری دارند، حتی از دانشگاهها در پیشبرد تحقیقات جلو زدهاند. در چنین شرایطی، ایران اگر بخواهد مزیت رقابتی پیدا کند، باید روی نقاط قوت بومی خود تمرکز کند.
بزرگترین مزیت نسبی ما سرمایه انسانی متخصص است. خوشبختانه ایران از نظر کیفیت آموزش در علوم مهندسی و ریاضیات در جایگاه بالایی قرار دارد و استعدادهای بسیاری در این حوزه وجود دارند. اگر این ظرفیت انسانی بهدرستی هدایت شود، میتواند به موتور محرک توسعه هوش مصنوعی تبدیل شود.
اما باید واقعبین بود: کمبود زیرساختهای پردازشی و محدودیت دسترسی به فناوریهای روز، تهدیدی جدی است که ممکن است همین مزیت را در آینده بیاثر کند. بنابراین، پیشنهاد من این است که ایران در دو مسیر بهطور همزمان سرمایهگذاری کند:
- پرورش و نگهداشت نیروی انسانی از طریق حمایت از دانشگاهها، مراکز نوآوری و شرکتهای دانشبنیان.
- ایجاد زیرساخت بومی پردازشی حتی اگر در مقیاس کوچک باشد، تا پژوهشگران و شرکتها بتوانند پروژههای واقعی را اجرا کنند.
اگر این دو محور بهطور جدی دنبال شوند، ایران همچنان میتواند در منطقه جایگاه رقابتی داشته باشد و بهویژه در حوزههایی مانند کاربردهای صنعتی، سلامت و کشاورزی هوشمند پیشگام شود.
فلسفه و آیندهپژوهی
- اگر هوش مصنوعی بتواند بهتر از ما ببیند، تشخیص دهد و حتی تصمیم بگیرد، نقش انسان در آینده چه خواهد بود؟
برای مشاهده پاسخ اینجا کلیک کنید.
حتی اگر هوش مصنوعی روزی بتواند در بسیاری از حوزهها بهتر از انسان ببیند، تحلیل کند و تصمیم بگیرد، نقش اساسی انسان همچنان باقی خواهد ماند: هدایت، کنترل و تعیین جهت حرکت این فناوری.
در واقع، ارزش انسان صرفاً در تواناییهای محاسباتی یا سرعت پردازش خلاصه نمیشود؛ آنچه انسان را متمایز میکند، قدرت ارزشگذاری، قضاوت اخلاقی، خلاقیت و معنابخشی به تصمیمات است. ماشین میتواند گزینههای بهینه را پیشنهاد دهد، اما این انسان است که باید انتخاب کند کدام گزینه با ارزشهای اجتماعی، فرهنگی و انسانی ما همخوانی دارد.
از این منظر، نقش انسان شبیه به یک «راهنما» یا «افسارزننده» است؛ همانطور که از ابتدای تاریخ، ابزارها را ساخته و در خدمت اهداف خود قرار داده است. اگر این نقش بهدرستی ایفا شود، هوش مصنوعی نه تهدیدی برای انسان، بلکه ابزاری برای گسترش تواناییهای او خواهد بود. اما اگر انسان این نقش هدایتگری را از دست بدهد، آنگاه خطرات واقعی آغاز خواهند شد.
- به نظر شما، هوش مصنوعی بیشتر از آنکه «فرصت» باشد یک «خطر» است یا برعکس؟
برای مشاهده پاسخ اینجا کلیک کنید.
من هوش مصنوعی را پیش از هر چیز یک فرصت بزرگ میدانم؛ فرصتی شبیه به کشف آتش یا اختراع برق که مسیر زندگی بشر را بهکلی دگرگون کرد. این فناوری میتواند کیفیت زندگی را بهبود بخشد، بهرهوری را افزایش دهد و بسیاری از مشکلات دیرینه بشر را حل کند.
با این حال، همانطور که آتش میتواند هم گرما ببخشد و هم بسوزاند، هوش مصنوعی نیز در صورت استفاده نادرست یا بیبرنامه میتواند به تهدیدی جدی تبدیل شود. بنابراین نکته کلیدی این است که قبل از ورود گسترده آن به هر بخش از زندگی، باید چارچوبها و پیشبینیهای لازم در ابعاد مختلف اخلاقی، حقوقی و اجتماعی انجام شود.
به بیان دیگر، هوش مصنوعی ذاتاً نه فرصت است و نه تهدید؛ این ما هستیم که با شیوه مدیریت، سیاستگذاری و فرهنگسازی خود، آن را به ابزاری برای رشد و رفاه یا به منبعی برای خطر و نابرابری تبدیل میکنیم.
- اگر قرار باشد در یک جمله آیندهی هوش مصنوعی را توصیف کنید، چه میگویید؟
برای مشاهده پاسخ اینجا کلیک کنید.
اگر بخواهم آینده هوش مصنوعی را در یک جمله خلاصه کنم، میگویم:
هوش مصنوعی نردبانی است که میتواند انسان را از دیوار بلند جهل و محدودیت بالا ببرد، اما در عین حال میتواند فاصله میان کسانی که به آن دسترسی دارند و کسانی که ندارند را عمیقتر کند.
به باور من، این فناوری در آینده نزدیک به ما کمک خواهد کرد تا بر بسیاری از مجهولات علمی و رنجهای ناشی از ناتوانیهای انسانی غلبه کنیم. اما همزمان باید آگاه باشیم که نابرابری در دسترسی به هوش مصنوعی میتواند به شکافهای اجتماعی و اقتصادی گستردهتری منجر شود. بنابراین آینده این فناوری، هم امیدبخش است و هم هشداردهنده؛ بستگی دارد که ما چگونه آن را مدیریت و به کار بگیریم.
پیام برای نسل جوان
شما هم تجربه علمی و هم تجربه کارآفرینی دارید. اگر بخواهید به یک دانشجوی جوان یا علاقهمند به این حوزه توصیه کنید، چه مهارت یا دیدگاهی را مهمترین چیز برای موفقیت میدانید؟
برای مشاهده پاسخ اینجا کلیک کنید.
به نظر من مهمترین سرمایه برای یک دانشجو در این حوزه، ترکیب دانش نظری، مهارت عملی و نگرش آیندهنگر است.
- یادگیری عمیق مفاهیم پایه: ریاضیات، آمار و علوم کامپیوتر ستونهای اصلی هوش مصنوعی هستند. بدون این پایهها، یادگیری ابزارها و فریمورکها سطحی خواهد بود.
- توانایی حل مسئله در عمل: دانشجو باید بتواند مفاهیم تئوری را در پروژههای واقعی به کار بگیرد؛ چه از طریق کارآموزی در صنعت و چه با اجرای پروژههای پژوهشی دانشگاهی.
- یادگیری مداوم: سرعت تغییرات در حوزه هوش مصنوعی بیسابقه است. کسی که امروز یاد نگیرد چگونه خودش را بهروز کند، فردا از رقابت عقب خواهد ماند.
- مهارتهای نرم: توانایی کار تیمی، ارتباط مؤثر، و درک مسائل اخلاقی و اجتماعی فناوری به اندازه مهارتهای فنی اهمیت دارند.
- دید کارآفرینانه: هوش مصنوعی فقط یک فناوری نیست، بلکه بستری برای خلق فرصتهای جدید است. دانشجو باید یاد بگیرد به فناوری صرفاً به چشم ابزار نگاه نکند، بلکه آن را راهحلی برای نیازهای واقعی جامعه بداند.
و در نهایت، توصیه من به نسل جوان این است: کنجکاوی خود را هیچگاه خاموش نکنید. این کنجکاوی است که شما را به سمت یادگیری عمیق، کشف ناشناختهها و ساخت آیندهای متفاوت هدایت میکند.
همکاری دانشگاه و صنعت
به عنوان کسی که هم در دانشگاه درس میدهید و هم با صنعت کار میکنید، شکاف بین دانشگاه و صنعت را در حوزه هوش مصنوعی چگونه ارزیابی میکنید؟
برای مشاهده پاسخ اینجا کلیک کنید.
رابطه دانشگاه و صنعت در حوزه هوش مصنوعی بسیار شبیه دو چرخدنده یک ماشین است؛ اگر هر کدام نباشند، حرکت کل سیستم متوقف میشود. اما نکته مهم این است که وظایف سنتی این دو نهاد در عصر هوش مصنوعی در حال تغییر اساسی است.
در گذشته، دانشگاهها معمولاً پرچمدار تحقیقات بنیادی بودند و صنعت بیشتر نقش اجرا و تجاریسازی را بر عهده داشت. امروز، به دلیل دسترسی شرکتها به منابع عظیم داده و توان پردازشی بالا، شاهد هستیم که بسیاری از تحقیقات پیشرفته در دل شرکتهای بزرگ فناوری شکل میگیرد و حتی دانشگاهها در برخی حوزهها عقبتر قرار گرفتهاند.
این روند حتی به حوزه آموزش هم سرایت کرده است؛ امروزه پلتفرمهای یادگیری آنلاین و دورههای تخصصی ارائهشده توسط شرکتها در حال رقابت مستقیم با دانشگاهها هستند. به نظر من، دانشگاهها باید نقش خود را بازتعریف کنند:
- تمرکز بر پژوهشهای بنیادی و نوآورانه که صنعت بهدلیل محدودیتهای اقتصادی کمتر به آنها ورود میکند.
- ایفای نقش بهعنوان محیطی برای پرورش تفکر انتقادی و مهارتهای نرم، چیزی که صنعت بهتنهایی قادر به تأمین آن نیست.
- همکاری نزدیکتر با صنعت برای تبدیل دستاوردهای پژوهشی به محصولات و خدمات واقعی.
به بیان دیگر، آینده هوش مصنوعی نه به جدایی دانشگاه و صنعت، بلکه به همافزایی و همگرایی این دو وابسته است. اگر این بازتعریف نقشها صورت نگیرد، دانشگاهها خطر کمرنگشدن در زیستبوم هوش مصنوعی را خواهند داشت.
آینده هوش مصنوعی در ایران
با توجه به تحریمها و محدودیتهای دسترسی به فناوریهای روز، چه راهکارهایی برای توسعه هوش مصنوعی در ایران پیشنهاد میدهید؟
برای مشاهده پاسخ اینجا کلیک کنید.
واقعیت این است که تحریمها و محدودیتهای دسترسی به فناوریهای روز چالش بزرگی برای توسعه هوش مصنوعی در ایران ایجاد کردهاند. اگر این روند ادامه یابد، فاصله ما با جامعه جهانی بهسرعت افزایش خواهد یافت و خطر عقبماندگی جدی وجود دارد.
با این حال، حتی در چنین شرایطی میتوان اقداماتی انجام داد:
- سرمایهگذاری روی سرمایه انسانی: بزرگترین مزیت نسبی ما نیروی انسانی متخصص است. باید بیش از پیش از پژوهشگران و کارآفرینان داخلی حمایت شود.
- ایجاد زیرساختهای بومی: هرچند دسترسی به سختافزارهای روز دنیا محدود است، اما میتوان با طراحی راهحلهای بومی (مثلاً خوشههای پردازشی ملی) بخشی از این کمبود را جبران کرد.
- تمرکز بر کاربردهای بومی و اولویتدار: ایران میتواند روی مسائلی تمرکز کند که برای جامعه خود حیاتی است، مانند کشاورزی هوشمند، مدیریت منابع آب، پایش محیطزیست و سلامت.
- توسعه همکاریهای منطقهای: تعامل با کشورهای همسایه و ایجاد کنسرسیومهای مشترک در حوزه داده و هوش مصنوعی میتواند بخشی از محدودیتهای جهانی را کاهش دهد.
- حمایت از شرکتهای دانشبنیان: تسهیل قوانین، حمایت مالی و فراهمکردن مسیر تجاریسازی برای استارتاپها و شرکتهای نوپا میتواند به رشد اکوسیستم کمک کند.
اگرچه قطع ارتباط با جامعه جهانی آسیبزاست، اما با تمرکز بر توان داخلی و همکاری منطقهای هنوز فرصتهایی برای توسعه هوش مصنوعی در کشور وجود دارد. مهم این است که تصمیمگیران این حوزه را یک اولویت ملی بدانند، نه یک موضوع حاشیهای.
اگر بخواهید برای جوانان علاقهمند به هوش مصنوعی نقشه راهی ترسیم کنید، چه مسیری را پیشنهاد میدهید؟ کدام مهارتها و حوزهها اولویت دارند؟
برای مشاهده پاسخ اینجا کلیک کنید.
برای ورود به دنیای هوش مصنوعی، به نظر من باید یک نقشه راه مرحلهای در نظر گرفت که هم پایههای علمی را پوشش دهد و هم مهارتهای کاربردی را:
- پایههای نظری: یادگیری عمیق ریاضیات (بهویژه جبر خطی، آمار و احتمال، و بهینهسازی) و مبانی علوم کامپیوتر (الگوریتمها و ساختمان دادهها). اینها ستونهای اصلی هوش مصنوعی هستند.
- برنامهنویسی و ابزارها: تسلط بر زبانهایی مثل Python و C++، و کار با فریمورکهایی مانند TensorFlow و PyTorch.
- یادگیری ماشین و یادگیری عمیق: درک الگوریتمها و پیادهسازی پروژههای واقعی مانند پردازش تصویر، پردازش زبان طبیعی و سیستمهای توصیهگر.
- حوزههای تخصصی: انتخاب یک زمینه متناسب با علاقه و نیاز جامعه، مثل بینایی ماشین، پردازش زبان، رباتیک، یا تحلیل دادههای بزرگ.
- مهارتهای مکمل: آشنایی با مفاهیم اخلاق در هوش مصنوعی، تفکر سیستمی، و مهارتهای نرم مثل کار تیمی و مدیریت پروژه.
- تجربه عملی: حضور در مسابقات، همکاری در پروژههای متنباز، کارآموزی در صنعت و بصورت خاص طرح کوآپ و تلاش برای تبدیل دانش به راهحل واقعی.
به جوانان علاقهمند توصیه میکنم نگاهشان صرفاً به یادگیری ابزارها محدود نباشد؛ بلکه به این بیندیشند که هوش مصنوعی چگونه میتواند مسئلهای واقعی از جامعه یا صنعت را حل کند. در این صورت، مسیر آنها نه فقط علمی و آموزشی، بلکه اثرگذار و تحولآفرین خواهد بود.
با رشد یادگیری ماشینی و سیستمهای توصیهگر، آینده آموزش چه تغییراتی خواهد کرد؟ آیا شما نقش هوش مصنوعی را بیشتر در شخصیسازی یادگیری میبینید یا جایگزینی بخشی از فرآیندهای سنتی آموزشی؟
برای مشاهده پاسخ اینجا کلیک کنید.
هوش مصنوعی بیتردید آینده آموزش را متحول خواهد کرد. یکی از بزرگترین قابلیتهای آن شخصیسازی یادگیری است؛ یعنی هر دانشآموز یا دانشجو میتواند محتوایی متناسب با سطح دانش، سبک یادگیری و سرعت پیشرفت خود دریافت کند. این ویژگی میتواند کیفیت و کارایی آموزش را بهطور چشمگیری افزایش دهد.
اما باید به یک نکته مهم توجه داشت: آموزش فقط انتقال دانش نیست، بلکه فرآیندی اجتماعی است. بسیاری از مهارتهای حیاتی مانند کار گروهی، ارتباط مؤثر، حل مسئله در جمع و حتی تابآوری، در محیطهای آموزشی جمعی شکل میگیرند. اگر تمام آموزش صرفاً به شکل فردی و شخصیسازیشده باشد، خطر این وجود دارد که دانشجویان از این مهارتهای نرم محروم شوند. به نظر من، نقش هوش مصنوعی نه جایگزینی کامل آموزش سنتی، بلکه تکمیل و توانمندسازی آن است. آینده مطلوب، ترکیبی از این دو خواهد بود: استفاده از هوش مصنوعی برای شخصیسازی مسیر یادگیری و افزایش بهرهوری، در کنار حفظ محیطهای جمعی برای پرورش مهارتهای اجتماعی و انسانی. این ترکیب میتواند هم بهترین بهرهوری علمی را به همراه داشته باشد و هم از فاصلهگرفتن انسان از جمعگرایی جلوگیری کند.
چشمانداز آینده
اگر بخواهید سه تحول کلیدی حوزهی هوش مصنوعی را در آیندهی نزدیک نام ببرید، کدامیک را مهمتر میدانید و علت اهمیت آنها از نگاه شما چیست؟
برای مشاهده پاسخ اینجا کلیک کنید.
: به نظر من سه تحول کلیدی که آینده نزدیک هوش مصنوعی را شکل خواهند داد عبارتاند از:
- ترکیب هوش مصنوعی با علوم میانرشتهای
هوش مصنوعی هر روز بیشتر با حوزههایی مانند پزشکی، زیستفناوری، علوم شناختی و حتی علوم اجتماعی ادغام میشود. این همگرایی باعث میشود که راهحلهای نوینی برای مسائل پیچیده بشری پیدا کنیم؛ از درمانهای شخصیسازیشده گرفته تا مدلسازی رفتارهای اجتماعی.
- هوش مصنوعی مولد (Generative AI) و سیستمهای خودمختار
پیشرفت مدلهای مولد در تولید متن، تصویر، صدا و حتی کد، دریچههای جدیدی برای خلاقیت و نوآوری باز کرده است. در کنار آن، سیستمهای خودمختار مانند خودروهای بدون راننده و رباتهای صنعتی، مرزهای تازهای از استقلال ماشینها را رقم خواهند زد. اهمیت این تحول در این است که مرز بین تولید انسانی و ماشینی بیش از پیش کمرنگ خواهد شد.
- توسعه چارچوبهای اخلاقی و حکمرانی هوش مصنوعی
با گسترش استفاده از هوش مصنوعی، ضرورت ایجاد قوانین و چارچوبهای اخلاقی بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. مسائلی مانند شفافیت الگوریتمها، حریم خصوصی دادهها و مسئولیتپذیری تصمیمات ماشینی از چالشهای اصلی آینده خواهند بود. کشوری یا سازمانی که زودتر بتواند این چارچوبها را تدوین کند، در استفاده پایدار و مطمئن از هوش مصنوعی پیشگام خواهد شد.
توصیهها برای دانشجویان و علاقهمندان
لطفا برای علاقهمندان به این حوزه یکی دو کتاب شاخص را به عنوان مرجع معرفی بفرمایید.
برای مشاهده پاسخ اینجا کلیک کنید.
“۲۱ درس برای قرن ۲۱” نوشته یووال نوح هراری
این کتاب بیشتر از جنبه فلسفی و اجتماعی به موضوعات مهم عصر ما میپردازد، از جمله تأثیر فناوریهای نوظهور، بهویژه هوش مصنوعی بر زندگی بشر، سیاست، آموزش و آینده کار. مطالعه این کتاب کمک میکند مخاطب دیدی عمیقتر نسبت به پیامدهای اجتماعی و اخلاقی فناوری پیدا کند.
- «Deep Learning» نوشته Ian Goodfellow, Yoshua Bengio, و Aaron Courville
این کتاب یکی از جامعترین و معتبرترین مراجع علمی در حوزه یادگیری عمیق است. هم مبانی نظری و ریاضی را پوشش میدهد و هم کاربردهای عملی را توضیح میدهد. برای کسانی که میخواهند در زمینه هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی بهصورت تخصصی کار کنند، این کتاب یک منبع پایهای و ضروری است. ترکیب این دو منبع به علاقهمندان کمک میکند هم با چالشها و فرصتهای اجتماعی و فلسفی هوش مصنوعی آشنا شوند و هم دانش فنی لازم برای درک و توسعه این فناوری را کسب کنند
از شما جناب دکتر حمیدرضا پورضا، برای زمانی که در اختیار ما قرار دادید و تجربیات و دیدگاههای ارزشمندتان را با مخاطبین هوش مصنوعی سیمرغ به اشتراک گذاشتید، صمیمانه تشکر میکنیم. بیتردید، نظرات شما در مورد چالشها و فرصتهای هوش مصنوعی در ایران، برای همه ما الهامبخش و آموزنده بود.
هوش مصنوعی به عنوان یکی از مهمترین حوزههای فناوری امروز، فرصتهای بیشماری برای تحول و پیشرفت در زندگی روزمره، صنایع مختلف و حتی حل مشکلات کلان کشور فراهم میآورد. امیدواریم با همکاری و تلاش بیشتر، شاهد توسعه و گسترش این فناوری در ایران باشیم.
ما به آیندهای روشن و نوآورانه برای کشور عزیزمان ایران امیدواریم و با توجه به پتانسیلهای موجود، میتوانیم به عنوان یک قدرت منطقهای در این حوزه شناخته شویم.
ممنون که همراه ما بودید و از شما عزیزان که این مصاحبه را مشاهده و دنبال کردید، تشکر میکنیم. امیدواریم این گفتگو برای شما نیز مفید بوده باشد.
در پایان، برای شما آرزوی موفقیتهای بیشتر در مسیر تحقیق و پیشرفتهای علمی داریم. تا برنامهای دیگر، بدرود.